۱۳۸۷ آذر ۱۱, دوشنبه

شب شعر چشمه 1386 - خانه هنرمندان ایران

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)،فرخنده حاجي زاده مدير مسول و صاحب امتياز مجله بايا در دومین شب شعر نشر چشمه كه در تالار بتهون نشر چشمه برگزار شد،در پاسخ به اين پرسش كه آيا "بايا خواستار هنر وادبيات جديد و جديد تر است"،گفت :هيچ كار جديدي ابدي نيست. نيما با درهم ريختن شعر كلاسيك فرم و قالب جديدي به وجود آورد. اما جرياني كه نيما پايه آن را گذاشت ديگر نو و جديد محسوب نمي شود و جريان هاي نو و جديد ادبي هر لحظه در حال شكل گيري و شكستن فرم هاي كلاسيك هستند . وي ادامه داد:براي شكل گيري جريان هاي جديد،نمي توان زمان خاصي در نظر گرفت . هر جريان جديدي را بايد بر اساس تحولات دوران خودش بررسي كرد، مثلا جريان هايي كه در دهه 70 رخ داد ،متاثر از فضا و جريانات اجتماعي آن دهه است . مدير مسول مجله ادبي" بايا" درباره عملكرد اين مجله از زمان انتشار تا اكنون گفت :زماني كه به گذشته كاري خود و همكارانم در مجله بايا نگاه مي كنم ، مي بينم كه عملكرد ما در اين سالها خو ب بوده است. ما عاشق كار مطبوعاتي بوديم ،اما پيش از شروع هيچ يك سابقه كار مطبوعاتي نداشتيم و با اتكاء به دانش ادبي خود وارد اين كار شديم . وي با بيان اين مطلب كه ما "بايا" را مختص به جريان ادبي خاص و برخي نام ها نكرديم،يادآور شد :اگر شماره هاي متعدد مجله بايا را ورق بزنيد، شاهد انتشار غزل،قصيده و شعر نو با رويكرد به جريان هاي ادبي خاص و مقالات تئوريك متعددي هستيم،انتشار اين مطالب گاه بي باكي خاصي مي خواست . حاجي زاده با بيان اين مطلب كه هيچ قطيعتي در حوزه ادبيات وجود ندارد ادامه داد :رضا براهني مرا با ادبيات جدي آشنا كرد اما سعي من همواره در تمام اين سالها اين بوده كه تحت تاثير اراده هيچ كسي نباشم و راه خودم را بروم . حاجي زاده درباره نظرش درباره شعر هاي "براهني" گفت : اين پرسش درباره شعرهاي رضا براهني بسيار كلي است،اما از دو منظر مي توان پاسخ اين پرسش را داد.همواره يك ارتباط حسي و عاطفي بين شعرهاي رضا براهني و من وجود دارد . وي افزود : من به برخي شعر هاي براهني علاقمندم و بابسياري از شعرهايش نمي توانم ارتباط برقراركنم. اما اگر از بعد حرفه اي بخواهيم به شعر هاي براهني نگاه كنيم ،براهني دست به حركت شجاعانه و متهورانه اي در شعر فارسي زده است،تاريخ ادبيات هرگز حركت براهني در شعر را فراموش نخواهد كرد .همواره نقدهايي به جريان هاي ادبي وارد است . "شمس آقاجاني" ديگر ميهمان اين نشست با بيان اين مطلب كه شيوه تدريس در دانشكده هاي ادبيات ايران برخلاف دانشكده هاي ديگر كشورها است،گفت: در دانشكده هاي ادبيات ايران تنها به ادبيات كلاسيك پرداخته مي شود و ادبيات معاصر مظلوم مي ماند .وي در مورد بخش شعر مجله بايا گفت :به شدت با هر نوع جريان زدگي مخالفم . وقتي به جرياني وابسته مي شويم و آن را توسعه مي دهيم ؛ با بسياري از پيش فرض ها روبرو خواهيم شد و خود را مقيد به اين جريان ها مي كنيم .اين منتقد در پاسخ به اين پرسش كه منظورش از هر نوع شكل زاديي از فرم هاي گذشته چيست ،گفت : آرتور رمبو مي گويد من شاعري هستم كه متقدمي پيش از من نيامده است. اين سخن به اين مفهوم نيست كه ما با گذشته مخالفت مي كنيم ،كسي كه كار خلاقانه مي كند، فرم هاي گذشته را دگرگون مي كند .شاعر مجموعه "مخاطب اجباري" ياد آور شد: شاعر در لحظه اي كه شعر مي گويد، نبايد خودش را وامدار يا ضامن جريان شعري بداند. بايد تخيل اش را آزاد بگذارد .يك شاعر زماني مي تواند ،شعر بگويد كه در لحظه سرايش همه چيز را فراموش كند و خودش باشد . وي در پاسخ به اين پرسش كه مثالي درباره شكل زدايي درفرم هاي كهن بزند،گفت : اين پرسش بسيار دشوار است .به ندرت در مقالاتي كه نوشته ام درباره موضوعي از كسي نام برده ام .آقاجاني ادامه داد: "منوچهري "غزلي دارد،كه قافيه اش :بودشان، رودشان جهانشان، و ... تا مي رسد به نشانشان. گفتن از"نشانشان "در اين شعر ناشي از ضرورتي است كه اين شعر ايجاب مي كند .آقاجاني درباره بحث زبانيت در شعر گفت : در بسياري از آثار نوشتاري زبان تنها به عنوان وسيله اي براي بيان مفهوم به كار گرفته مي شود.اما در شعر زبان كاركردي ديگر پيدا مي كند و زبان وسيله اي براي بيان خودش خواهد شد. اين يكي از تعبيرات عام براي بحث زبانيت است .وي در پايان گفت: اگر تاريخ ادبيات را از "رودكي" به اين سو مرور كنيم، شعر شاعراني كه همواره از اين قانون تبعيت كرده اند، خواندني تر است و از اين ميان برخي از شاعران به دليل اين ويژگي ،آثارشان از ديگر آثار متمايز شده است .در ادامه اين مراسم علي شاه مولوي ، محمد هاشم اكبرياني ،عباس حبيبي،آزاده فراهاني ،ناصر نصيري ،حسين شريفي ،حسين فاضلي ،مريم آموسا ،رويا تفتي و رزا جمالي به عنوان شاعر ميهمان نشر چشمه شعر خواني كردند .

هیچ نظری موجود نیست: